اعتراف میکنم چند سال پیش که عموم فوت کرده بود من اولین بار بود که مراسم ختم می رفتم وقتی رسیدم مامانم اشاره کرد برم به زن عمو تسلیت بگم رفتم پیشش زن عمو بغلم کرد و گریه کرد و گفت عموت مرد عزیزم منم گفتم خودم می دونم زن عمو همه چادرو کشیدن رو صورتشون از خنده داشتن غش می کردن
بقیه مطلب را در ادامه مطلب بخوانید...
به گزارش گروه خبری فرانشر چندی قبل مأموران پلیس آگاهی در جریان اقدامات مجرمانه یک پزشک قلابی از تهران قرار گرفتند.
بررسی شکایت ها نشان می داد متهم که مرد میانسالی است با پرسه زدن در اطراف خیابان ناصرخسرو و بانک شهر طعمه های خود را از میان بیماران شناسایی کرده و به بهانه درمان به آنها قرص خوابآور می داد.
لطفا بقیه مطلب را در ادامه مطلب بخوانید...
اون زمونا که از این نوشابه شیشه ای ها بود یه روز خواستم یه شیشه که اضافه اومده بود رو بذارم تو در یخچال دیدم بلنده و جا نمیشه.
درش آوردم یکمش رو خوردم دوباره گذاشتم، در کمال تعجب دیدم نه، بازم جا نمیشه!
بقیه در ادامه مطلب...