به آی کیوی بعضی آدما باید گفت: تعطیلات خوش بگذره...
بقیه مطلب در ادامه مطلب...
اعتراف میکنم چند سال پیش که عموم فوت کرده بود من اولین بار بود که مراسم ختم می رفتم وقتی رسیدم مامانم اشاره کرد برم به زن عمو تسلیت بگم رفتم پیشش زن عمو بغلم کرد و گریه کرد و گفت عموت مرد عزیزم منم گفتم خودم می دونم زن عمو همه چادرو کشیدن رو صورتشون از خنده داشتن غش می کردن
بقیه مطلب را در ادامه مطلب بخوانید...
1- یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس می کردیم می کشیدیم رو تخته فکر می کردیم خیلی تمیز شد بعد که تخته خشک می شد می دیدم چه گندی زدیم…! الان همین حس رو نسبت به زندگی دارم
...::: خنده بازار داغ آخر هفته :::...
2- دوس دارم یه روز آنقد پولدار بشم که وقتی رانی می خورم؛ اون تیکه آخر آناناس که ته قوطی گیر می کنه واسم مهم نباشه!
توی این دنیای نامرد یه دختر کوری زندگی میکرد که یه دوست داشت که عاشق اون بود و همیشه اون دختر میگفت اگه من چشامو داشتم و سالم بودم همیشه بااون می موندم.یه روزیکی پیداشد که چشاشو به دختره داد.وقتی که اون بیناشد دید که دوستش کوره.به اون گفت من دیگه تورو نمی خوام برو.دوستش باناراحتی رفتو یه لبخند تلخی بهش زدو گفت:باشه فقط مواظب چشمای من باش...