به آی کیوی بعضی آدما باید گفت: تعطیلات خوش بگذره...
بقیه مطلب در ادامه مطلب...
اعتراف میکنم چند سال پیش که عموم فوت کرده بود من اولین بار بود که مراسم ختم می رفتم وقتی رسیدم مامانم اشاره کرد برم به زن عمو تسلیت بگم رفتم پیشش زن عمو بغلم کرد و گریه کرد و گفت عموت مرد عزیزم منم گفتم خودم می دونم زن عمو همه چادرو کشیدن رو صورتشون از خنده داشتن غش می کردن
بقیه مطلب را در ادامه مطلب بخوانید...
رفتم بقالی ماست بخرم
بقال گفت: دیویستی دارید؟
منم دست کردم تو جیبم یه آدامس بهش دادم
گفتم امروز روز انتقامه!
بقیه در ادامه مطلب...
یه روزی دوستای مامانم با دختراشون اومده بودن خونمون. همه داشتند پرتقال پوست می کندند که من وارد شدم. بر خلاف انتظار شما هیشکی دستشو نبرید!
یکی از فانتزیام اینه که کنترل تلویزیون خونمونو بردارم برم دم این مغازه های صوتی تصویری، این تلویزیونایی که گذاشتن پشت ویترینو خاموش کنم
بقیه در ادامه مطلب...
اومدم تو مجلس ختم به فامیلمون تو پذیرایی کردن کمک کنم،
یارو دوتا خرما برداشته برگشته می گه: یه فاتحه هم به حال زار خودت می خونم
بقیه مطلب را در ادامه مطلب بخوانید...
تا حالا دقت کردین یکی از سرگرمی های خاص مردم اینه که وقتی از مطب دکتر میان بیرون، حساب کنن ببینند این دکتره روزی چقدر درآمد داره.
با بابام حرفم شده میگه: واسه خاطر 40 تومان یارانه باید این الدنگ رو تحمل کنیم!
بقیه شوخی ها را در ادامه مطلب بخوانید...
رفتم تست آواز یارو گفت یه ترانه بخون، به این فکر میکردم که چی بخونم، یارو گفت داری فک میکنی؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ این قسمت خالیه اول نواره الان شروع میشه!
***** پ نه پ های جالب و خنده دار *****
تو صف بستنی فروشی بودم , یه 20 نفری تو صف بودن , یارو اومده میگه صفه ؟ پـَـــ نــه پـَـــ دیوار دفاعیه می خوان ضربه ایستگاهی بزنند !
بقیه مطلب را بخوانید...
توی این دنیای نامرد یه دختر کوری زندگی میکرد که یه دوست داشت که عاشق اون بود و همیشه اون دختر میگفت اگه من چشامو داشتم و سالم بودم همیشه بااون می موندم.یه روزیکی پیداشد که چشاشو به دختره داد.وقتی که اون بیناشد دید که دوستش کوره.به اون گفت من دیگه تورو نمی خوام برو.دوستش باناراحتی رفتو یه لبخند تلخی بهش زدو گفت:باشه فقط مواظب چشمای من باش...